مسافری را بدرقه میکنید که در آستانه در، قرآن را میبوسد و از زیر آن رد میشود. او اطمینان خاطر دارد این کار او را از خطرات احتمالی مصون نگه میدارد. به ساعتش نگاهی میاندازد کمی دیر شده است. اگر پایی بردارد و دستی بجنباند بدون تاخیر به فرودگاه خواهد
دهه پنجاه تازه آغاز شده بود. روزهای سال گرم تر شده بود و طولانی و دیگر به بلند ترین حد خود رسیده بود. روز اول تیر سال ۱۳۵۰ اجاق کور خانواده را روشن کرد. خانه شان در اواسط یک کوچه نیمه تمام قرارداشت. انتهای کوچه بسته بود و طرف دیگرش