مقاله‌ها و داستان‌های مجتبی طاهری

علت خود‌شیفتگیِ گروهی چیست؟

بدا بر مردمی که دچار خودشیفتگی جمعی شده‌اند. آدم‌های بی‌طبقه‌ای که هیچند و می‌گردند و می‌گردند تادسته‌ای برای خود دست و پا کنند و به آن بپیوندند تا هویتی که نه از آنِ خودشان بلکه تمامأ با فردیتشان بیگانه است به‌دست بیاورند. قومیت، لهجه، نژاد، شغل، ثروت، نام محله، جنسیت

ادامه »

یک روز پر از کلافگی

کیست که بتواند تنش های اعصاب و طپش های قلبم را لمس کند؟ آیا زبانی برای بیان آن می توان یافت؟ کیست که بداند من در چه برزخی غوطه ورم؟ کیست که بداند چگونه در ورطه هلاکت دست وپا می زنم؟ در کشاکش و جدال میان انتخاب هایم ، من

ادامه »

ماجرای اتوبوس

اتوبوس که از ترمینال بیرون آمد تمام صندلی‌هایش پر بود. کنار آخرین میدان شهر سربازی سوار اتوبوس شد و دمق و پکر پای بوفه نشست. از چهره‌اش پیدا بود که دل خوشی از پادگان و غربت غروب‌هایش ندارد. دل‌تنگ خانواده‌اش هم هست. بعد از پنج دقیقه شاگرد راننده به انتهای

ادامه »