
آیا بخشیدن دیگران وظیفهی ماست؟
آیا «بخشیدن دیگران» وظیفهی ماست. آیا همواره میتوان چشم خود را بهروی بیمبالاتیِ پایانناپذیر دیگران بست؟ آیا باید آغاز جلسه را تا ورود کسی که مدام دیر حاضر میشود به تأخیر انداخت و به محض ورود او به نشانهی احترام
آیا «بخشیدن دیگران» وظیفهی ماست. آیا همواره میتوان چشم خود را بهروی بیمبالاتیِ پایانناپذیر دیگران بست؟ آیا باید آغاز جلسه را تا ورود کسی که مدام دیر حاضر میشود به تأخیر انداخت و به محض ورود او به نشانهی احترام
پهلوانی معرکهگیر، جوانمردی میطلبید تا دلیریِ خود بیازماید و ماری سمّی را بهدوش کشد. تماشاگری گام پیش نهاد و مار را بر دوش خویش افکند و در چشمبرهمزدنی آن را برُبود و با موتورسیکلت بگریخت. نوشتههای مرتبط داستانک آسپیرینداستانک گوشوارهمن
دخترم! به تو مینویسم. به تویی که هنوز نمیشناسمت. در شبی که احساس کمرشکن تنهایی حلول تازهی عشقی را در خود هضم میکند و مرا بهناچار بهسوی تو میراند. دوستت دارم بیآنکه بدانم کیستی و میپرستمت به خاطر عظمت وجودت