
قطار، اندوهِ رفتن است
باران میآید قطار میرود من میدَوم تو میروی من میمانم در حسرت بوسهی واپسین قطار میرود تو میروی و خاطره میشود عطر لبخندت هنگام وداع قطار، اندوهِ رفتن است در امتداد بدرقهای طولانی
باران میآید قطار میرود من میدَوم تو میروی من میمانم در حسرت بوسهی واپسین قطار میرود تو میروی و خاطره میشود عطر لبخندت هنگام وداع قطار، اندوهِ رفتن است در امتداد بدرقهای طولانی
یکی از مُغالطاتی که در گفتگوهای روزانه به فراوانی شنیده میشود مغلطهی فضل فروشی است. در این نوع مغلطه فرد میکوشد ناتوانیاش در ارایه یک استدلالِ درست و منطقی را با بیان عباراتی قلمبه و ناآشنا بپوشاند. بهعنوان مثال اگر در مورد گزارهای از وی توضیحی خواسته شود با گفتن
در جامعه افرادی را میتوان دید که در خانه با اطرافیان خود برخوردی آمیخته با عصبانیت و تندخویی داشته اما در سطح جامعه رفتاری متشخصانه و پر از آداب و رسوم اجتماعی دارند. به منظور بررسی علتهای این دوگانگی میتوان سطح تماس و ارتباطمان با دیگران را به سه دسته