مقاله‌ها و داستان‌های مجتبی طاهری

داستان کوتاه دیوانه‌ی گونی‌به‌دست

مردی خمیده‌قامت در زد و وارد اتاقم شد. بی‌درنگ شناختمش. همشهریم بود. از آخرین باری که دیده بودمش سال‌های زیادی گذشته بود. آن‌وقت‌ها فقط از دور می‌دیدمش و هرگز به او نزدیک نمی‌شدم. دوری کردن از یک دیوانه‌ی گونی‌به‌دست شرط عقل است. بچه که بودم شایع بود که او بچه‌ی

ادامه »

چرا افراد مُرفه زودتر عصبانی می‌شوند؟

نگاهی به فلسفه سنِکا فیلسوف رومی – برگرفته از کتاب تسلی بخشی‌های فلسفی نوشته آلن دوباتن آدمی از بدو تولد درمی‌یابد که خواسته‌هایش با دنیای بیرون همخوانی و تطابق مطلقی ندارد. نیازهایش او را وادار به کنش‌هایی جهت کسب رضایت می‌نماید. اما به‌دست آوردن این رضایت‌مندی تماماً در اختیار وی

ادامه »

داستان کوتاه معمای زن باردار

می‌شد با گفتن یک “ببخشید” کلید را درون قفل در چرخاند و به داخل خانه رفت و در را به روی آن‌چه آن بیرون بود بست. آرام مقابل تلویزیون لم داد واز صدای بارانِ آن سوی پنجره‌ها لذت برد. اما دیدن گریه‌ی زنی باردار زیر باران آن‌هم با حالی زار

ادامه »