بدا بر مردمی که دچار خودشیفتگی جمعی شدهاند. آدمهای بیطبقهای که هیچند و میگردند و میگردند تادستهای برای خود دست و پا کنند و به آن بپیوندند تا هویتی که نه از آنِ خودشان بلکه تمامأ با فردیتشان بیگانه است بهدست بیاورند. قومیت، لهجه، نژاد، شغل، ثروت، نام محله، جنسیت و هزار چیز دیگر که فاقد ارزش ذاتی میباشند را نه به عنوان تفاوت که به عنوان تمایز و برتری برمیگزینند تا خودی نشان دهند و عرض اندامی کنند. فرودستان خود را تحقیر و بر آنها فخر میفروشند و بهناچار نسبت به طبقهی فرادست خود احساس حقارت و حسادت میکنند. محرومند از دانایی و کرامت ، آسیبپذیرند و شکننده. اما از اینکه قهرمانی ملی، ورزشی و یا هنری دارند، و یا اینکه نژادشان آریایی است بر خود میبالند. اینان تصور میکنند که اگرچه محرومند اما چون به برترین نژاد، فلان ملیت یا قومیت و غیره تعلق دارند مهم هستند.
شخصی لاغر و نحیف دست خود را بر روی شانهی «بروس لی» گذاشت و گفت: «هیچکس حریف ما دو نفر نمیشود». این طنز بهدرستی گویای آن چیزی است که به آن اشاره شد.
3 دیدگاه
درود آقای طاهری.
انسانهای آگاه و فهیم، هیچوقت این رفتارای ناشایست و دور از انسانیترو انجام نمیدن. به امید آگاه شدن همه.
درود به شما.
نتیجه گرفتم که ما انسانها باید به هویت اکتسابی خودمان (که با تلاش و همت بلند به دست میاد) افتخار کنیم و نه به هویت انتسابی خودمون، نظیر نژاد و رنگ پوست و لهجه و قومیت، اگر هم میخواهیم به دستهای انسان متصل بشیم، کسانی باشن که در پی رشد هستن و به دانش و تجربه خودشون میبالن نه به چیزی که در بدست آوردنش هیچ نقشی نداشتن.
ذره را تا نبود همت عالی حافظ
طالب چشمه خورشید درخشان نشود
خوشحالم که این متن رو منتشر کردید و هر مطلب خوب گوشهای از وجود آدم رو رشد میده. این تاثیر چند برابری داشت.
دقیقن. چیزی که میشه بهش بالید دستاوردها و برتریهای اکتسابی است نه اون چیزی که در داشتنش هیچ نقشی نداشتهایم.